شعر فراگفتار یعنی همافزایی شعر زبانی و شعر بیانی در یک اثر که برای نخستین بار در شعر دههی ۷۰ توسط عالیجناب آرش آذرپیک پایهگذاری شد.
به نقل از کتاب «و آن گاه ژیژک باژک نوشت» به قلم جناب آریو همتی صفحهی ۱۵۰ تا ۱۵۷:
خوانش یک روزنامه (نخستین مانیفست شعر فراگفتار به قلم استاد آرش آذرپیک)
تئوری سیال فرادیدگاه (مقام جامع شعری) و مانیفست شعر فراگفتار (همگرایی شعر بیان و زبانی) در دههی ۷۰
در بحبوحهی جنگ بیانگرایان در سبکهای مختلف و زبانگرایانِ پستمدرن دههی ۷۰ شعر فراگفتار اعلام کرد که تنها راه برونرفت از بنبست ادبی همگرایی این دو نحلهی شعریست وگرنه شعر به دامچالهی سطحینگریها و سادهگوییها میافتد که متأسفانه در دههی ۸۰ و ۹۰ با نام شعر ساده، شعر زرد همهگیر شد.
فراگفتار به نوعی جامعگرایی و جامعیت مدنی را در ساحت شعر تعین میبخشد و نخستین شعر اجتماعی را -نه شعر دربارهی اجتماع را- پایهریزی میکند که اشارات مانیفست به دیالوگپردازی و نمایشنامهبنیانی ناظر بر این امر است و نمونه آثار فراوانی در دههی ۷۰ در این حیطه در نشریات مختلف سراسری و محلی انتشار یافت.
این مانیفست که دربارهی یک جریان ادبی در دههی ۷۰ خورشیدیست هنوزاهنوز در آغازینسالهای قرن ۱۵ خورشیدی نیاز به آن برای برونرفت از بنبست ادبی و بازگشت آوانگارد به اصالتهای فرارونده آنچنان ملموس است که آفتاب نیمروزان.